واژه ملیت و قومیت ( که میتوان به جای قومیت تیره ها یا اقوام هم گفت ) متاسفانه در برخی افراد به اصطلاح روشنفکر ایرانی یکی خوانده می شود . این دو واژه به هیچ وجهه به یک معنی نمی باشند و حتی جا انداختن این اشتباه بزرگ در میان افراد جامعه بسیار هولناک و غیر قابل گذشت می باشد . در برخی مکانهای عمومی مانند کانالهای اپوزوسیون خارج از کشور برای اقوام ایرانی به غرض یا از روی ناآگاهی ملیت به کار برده می شود . پروژه ملیت سازی برای اقوام ایرانی حربه ای قدیمی و استعماری برای کشور گسترده و اهورایی ایران زمین است . وحشت از به قدرت رسیدن ایران , کوتاه کردن دست بیگانگان از سرمایه های هنگفت ایران , متحد شدن تیره های ایرانی و تشکیل یک اتحادیه یا کنفدراسیون بزرگ با وجود تمامی اشتراک ادیان , باورها , فرهنگ و آداب و رسومی که در مناطق اطراف ایران جاری است و زنده کردن سرزمینهای کوروش بزرگ ابر مرد آزادی بخش گیتی و نام بزرگ ایران و ملت دلاور و فرهنگ پرورش در جهان از عوامل تفرقه و ساخت ملیت های جداگانه توسط بیگانگان برای ایران است . سرزمینهای حقیقی ایران بیش از سه برابر ایران کنونی ماست و با همین شیوه در گذشته های نچندان دور از بدنه اصلی ایران برای تضعیف آن و چپاول سرمایه هایش جدا شده است . متاسفانه همه این وقایع در زمانی رخ داده است که ملت ایران گریبانگیر حکومتهای فاسد , ناآگاه , وطن فروش , هرزه و بی دانش بوده است و خود ملت هم با واژه میهن و ایران به راستی بیگانه بوده اند . پس از جدا شدند هفده شهر قفقاز ایران هیچ صدای اعتراضی در ایران به گوش نمی رسد ولی امروز با کوچترین تحرکات ضد ایرانی بیگانگان در فیلم سازی هایشان , اخبارهایشان و . . . ملت ایران برافروخته می شوند و صدای اعتراضات خود را به جهان می رسانند و آنان را مجبور به عذر خواهی میکنند . این خود نشان از آگاهی ملت ایران دارد و اینکه دیگر اجازه چنین حرکات اهریمنی را به آنان نمی دهند .
برای نمونه چند مورد از این تحرکات اهریمنی بیگانگان در چند سال اخیر و پاسخ ملت ایران را بررسی میکنیم :
1 ) جعل گسترده و سیاسی نام همیشه جاوید خلیج فارس توسط موئسسه نشنال جئوگرافی آمریکا . تظاهرات ها و برگشت نقشه های این موئسسه , نامه از تمامی نقاط جهان بر ضد این حرکت غیر قانونی و مجبور کردن آنان به نوشتن نام حقیقی آن در نقشه های جهان . بیشتر . . .
2 ) جعل نقشه تبریز ایران در سایت جهانی گوگل و وصل کردن آن به ایران شمالی ( جمهوری آذربایجان ) . اعتراضات گسترده ایرانیان به گوگول و اصلاح آن .
3 ) ساخت فیلم موهن و ضد ایران 300 در جهت وحشی قلمداد کردن ایرانیان در تاریخ . سیل نامه ها , اعتراضات ایرانیان روانه سازمان یونسکو , کمپانی برادران وارنر, هالیوود و دولت آمریکا و بایکوت کردن این فیلم دروغین و سیاسی می شود . بیشتر . . .
4 ) مصادره کردن کتیبه های 2500 ساله ایران که برای رمز گشایی به دانشگاه شیکاگو امانت داده شده بود و آنان اقدام به حراج آن نمودند . شکایت ملت و دولت ایران بر ضد این حرکت غیر قانونی و غیر انسانی .
5 ) ایجاد یک نمایشگاه غیر واقعی از ایرانیان باستان تحت نام امپراتوری شیطانی که در انگلستان برپا شد . سیل نامه ها و اعتراضات از سوی ایرانیان روانه برپا کنندگان این شو سیاسی شد .
6 ) ادعاهای واهی مالکیت اعراب بر جزایر سه گانه ایران زمین . اعتراضات گسترده ملت ایران بر ضد اعراب .
7 ) اتحاد کشورهای عربی , انگلستان , آمریکا , فرانسه در جنگ با ایران در زمان صدام حسین گجستک و پاسخ ایرانیان در 8 سال نبرد نا برابر . بیشتر . . .
و دهها مورد دیگر که بر ضد این ملت و این سرزمین کهن اعمال شده است . پس این کشورها باید بدانند دوره ننگین قاجار به پایان رسیده است و ملت ایران نه تنها اجازه کوچترین دست درازی به این سرزمین اهورایی را نمی دهند بلکه گروه های بسیاری در اندیشه متحد شدن شهرهای قفقاز و کردستانات خود هستند . حرکتی که باید روزی عملی شود و به همه نقشه های بیگانگان بر ضد ایران پایان داده شود . بیگانگان و در صدر همه آنان کشور اهریمنی انگلستان به راستی پرچم دار تفرقه در میان ملت ایران بوده است و امروزه هم تلاشهای گسترده ای برای به حقیقت پیوستن این تفکر فاشیستی در ایران می نماید . روس و آمریکا پس از انگلستان بزرگ ترین حامیان این تفرقه افکنی در میان ملت ایران بوده اند . این کشورها با ایجاد یک اندیشه عقب افتاده , قرون وسطیی و قبیله پرستی در جامعه ایران برای رسیدن به آرزوهای خود گام بر می دارند . در برخی موارد مردم عوام و ناآگاه و در برخی دیگر عوامل دست نشانده و نفوذی خود مسئول گسترش این اندیشه واپس گرا می شوند . چند نمونه از این گروه های ضد ایرانی بیگانه پرست و منفور ملت ایران که متاسفانه امروزه با وقاحت تمام خودنمایی میکنند به شرح زیر می باشند :
گروهک متحجر پان ترکیسم : پان ترکیسم بر پایه اندیشه ای واپس گرا , متحجر , شوونیزم کودکانه و در دامان بیگانگان رفتن بنا گشته است که با حرکات نمایشی و جعل تاریخ برای رسیدن به اهداف خود گام بر می دارد .واژه پان ترکیسم تشکیل شده است از پان + ترکیسم به معنی طرفداران ترکستان رویایی و بزرگ است . آنها برای ایجاد یک کشور غیر واقعی با ترکمستان , آذربایجان قفقاز , آذربایجان ایران و ترکیه کوشش میکنند . ترکیه که خود در مرز فروپاشی قرار دارد و اگر روزی کردستانهای ایرانی به بدنه ایران بپیوندند چیزی دیگر از ترکیه به جز کشوری کوچک و گمنام باقی نخواهد ماند . مرزهای غیر واقعی ترکیه از دوره امپراتوری عثمانی باقی مانده است و روزی بدون شک سرزمینهای ایران از آن آزاد خواهد شد . کشور ترکمستان نیز که یکی از 17 شهر قفقاز ماست و در آن سوی دریای مازندران واقع شده است و قدرت اتصال به آذربایجان قفقاز را ندارد و خود در فقر و اقتصاد ضعیف دست و پنجه نرم میکند . می ماند جمهوری آذربایجان که آنهم ملت ایران با نام ایران شمالی می شناسند و در واقع غیر مشروع بودن آن از سوی ملت ایران تائید شده است . این صداهای ملت ایران به جایی رسید که مقامات دولتی باکو در ایران شمالی دست به ساخت فیلمهای مستند از ایران زدند و ایران را افتخار آذربایجان دانستند و حتی فردوسی بزرگ را که دشمن خود می دانستند در این فیلم به عنوان پدر آذربایجان نامیدند .( به تاریخ 2007/03/13 شبکه آذ تی وی آذربایجان) . پس با یک اندیشه واقعی می توان پی برد که چنین رویایی محال و غیر ممکن است . از یک سو هیچ یک از این کشورها قدرت رویارویی با ایران که مرکز قدرت خاورمیان است را ندارند و از سوی دیگر ملت ایران و حتی خود مردم نیک سرشت آذربایجان اجازه چنین کاری را هرگز نخواهد داد . شعار پان ترکیسم به راستی مایه تمسخر ملت ایران و جهانیان است . آنان با شعار ملت فارس ( که اصلا وجود خارجی ندارد ) , ایران کشوری وحشی و با تاریخی بدوی ( امری که صدها تاریخ نگار بزرگ جهانی آن را رد کرده اند ) , ملت ترک ایران را بنا کردند ( ملت ترک در ایران وجود خارجی ندارد , مردم آذری ایران بودند که در صحنه های مهم ملی کوششهای بسیاری برای ایران زمین کردند ) و . . . که همگی بر بیناد دروغ , عوام فریبی و بیگانه پرستی پایه گذاری شده است . پرچم دار این گروه مضحک نیز "سید جعفر پیشه وری" مزدور ضد ایرانی بود که در دامان روسها قرار داشت و حتی اعتبار نامه اش در مجلس ملی ایران برای وابستگی به روسها رد شد . پس از معدوم شدن وی و حکومت ننگین اش که کمتر از یکسال دوام آورد میتوان پنداشت که در عمل این گروه هم جز سخنهای هجو و نمایشهای کودکانه حرفی برای گفتن ندارد . یکی از نشانه های این گروهک مضحک علامت دادن با انگشتان دستشان است که در تصویر بالا دیده می شود و بایستنی است در هرکجای این کشور که چنین نشانه ای را مردم مشاهده کردند با آن برخورد نمایند .
گروهک تروریستی پان عربیسم : پان عربیسم گروهکی منحل شده و در حقیقت متلاشی شده است . پدر این اندیشه فاسد و واپسرگرا صدام حسین گجستک بود که در سال 85 شاهد اعدامش بودیم . صدام حسین بنیان گذار اتحادیه کشورهای عرب با عراق بود . به همین روی با اتحاد آمریکا و انگلستان برای تصاحب خوزستان و منابع سرشار نفتی آنجا اقدام به حمله نظامی به ایران کرد که به راستی رشادتها یک میلیون ایرانی شهید و میلیونها جانباز و شیمایی راه گشایی ملت ایران شد و امروز هر چیزی که برای ما باقی مانده است حاصل ایمان و وطن پرستی آنان است . صدام حسین یکی دیگر از بنیان گذاران جعل نام دریای پارس ایران بود که تلاشهای گسترده ای برای به حقیقت پیوستن این امر نمود ولی همگی نقش بر آب شد . صدام حسین این اهریمن و دیکتاتوری بزرگ در واپسین لحظات زندگی ننگین اش پیش از رفتن به چوبه دار فریاد زد مرگ بر ایران و ایرانی . ولی او نیز مانند اسکندر و تیمور و چنگیز رفت و ایران و ایرانی باقی ماند . باقی مانده این گروه عقب افتاده به نام الاهوازی در خوزستان ایران با پشتوانه انگلستان هر چند سال یک بار دست به عملیات تروریستی می زند که نه تنها مردم خوزستان از آنها پشتیبانی نمی کنند بلکه دولت هم با برخورد جدی آنان را از کارهایشان مایوس میکند . بدون شک هر دولتی و هر نظامی در ایران روی کار باشد با پان ترکیسم و پان عربیسم و دیگر گروهای ضد ایران برخورد جدی و کوبنده خواهد کرد . عده دیگر از کسانی که به همین اندیشه وابسته هستند امروزه در خوزستان مشغول به فعالیت های زیر زمینی هستند و با نام موهن جبهه دموکراتیک خلق عرب مشغول به ایجاد فتنه انگیزی های قومی و منطقه ای و عملیات تروریستی در خوزستان می باشد .
گروهک تروریستی جندالله : جند الله گروهکی وهابی افراطی قومی است که برای تفرقه میان ملت ایران و اندیشه های مذهبی ( شیعه و سنی ) کوشش میکند . جند الله بارها با پشتوانه انگلستان و کشور پاکستان در بلوچستان ایران دست به اقدامات تروریستی زده است . هدف اصلی و البته رویایی این گروه متلاشی کردن ایران و اتصال بلوچستان ایران به بلوچستان پاکستان یا کشوری به نام بلوچستان است . هدفی که انگلستان در 150 سال پیش دنبال می کرد و برای رسیدن به این هدف حتی مجبور به لشگر کشی به این منطقه شد و چند سالی هم خاکهای ایرانی بلوچستان به نام "بلوچستان انگلستان" نامیده می شد . در نهایت انگلستان موفق به جدا کردن بخش زیادی از خاک بلوچستان از ایران شد و کشوری غیر واقعی به نام پاکستان برپا شد . به همین جهت برای ادامه این نیت شوم خود امروزه در کوشش برای دست یافتن به ادامه اهداف ننگین خود است . ولی روزگار 150 سال پیش ایران و ملت ایران با امروز هرگز قابل مقایسه نیست و چنین رویایی هرگز برای انگلستان و فرزندش پلیدش جندالله به واقعیت نخواهد پیوست . امروزه رهبری این گروهگ منفور به دست شخصی به نام عبد المالک ریگی است که رسما در مصاحبه های تلوزیونی وابسته بودن خود به انگلستان را اعلام کرده است . تصویر این انیرانی در بالا دیده می شود .
گروهک مجهادین خلق : گروهک مجهاهدین خلق که به منافقین نیز مشهور هستند پس از روی کار آمدن انقلاب 57 با دولت وقت بر سر اصول اساسی مشکل پیدا کردند و رسما از دولت و حکومت بیرون رانده شدند . این افراد از یک سو در جنگ تحمیلی عراق بر ضد کشورمان به دامن دشمن ملت ایران پناه بردند و از صدامی که میلیون ها تن از هم میهنشانشان را کشته و مجروح کرده بود و مرزهای غربی ایران را با خاک یکسان نمود بود حمایت کردند . از سوی دیگر در کشتار 180 هزار نفر از کردهای ایرانی نژاد ساکن شمال عراق با یاری صدام گجستک نقش اساسی ایفا نمودند و این ننگ تاریخی را با خود به یدک می کشند . اینان با بمب گذاری و حرکات نظامی برای رسیدن به اهداف خود کوشش میکنند . مجاهدین امروزه از سوی کشور عربستان و آمریکا بر ضد ایران حمایت مالی می شوند .
یکپارچگی هزاران ساله ملت ایران
ملت ایرانی در طول تاریخ نشان داده است که هرگز در جستجوی قومیت خود نبوده اند . تا پیش از توطئه های انلگستان و ایجاد گروهکهای ضد ایرانی جهت تفرقه و اغتشاش در میان تیره های ایرانی , این امر به راحتی قابل بررسی است :
در آغاز حکومت قدرتمند اشکانیان توسط ارشک و تیرداد پارتی در سالهای حدود 250 قبل از میلاد نیز شاهد این امر هستیم . این دو سردار دلیر خود را پادشاه خراسان نمی دانند و خود را فرمانروایی سرزمینهای بزرگ ایران می شمارند و از این جهت که ایران را از حالت متلاشی دوره سلوکی بیرون آورند به خود می بالند . این امر در حکومت ساسانیان ( آغاز 241 پس از میلاد ) که از استان پارس بودند نیز صادق است .
در 500 سال گذشته، همهی سلسلههای پادشاهی كه هركدام به قوم خاصی تعلق داشتهاند، هرگز بهفكر تشكیل دولت قومی-زبانی خاص خویش نیفتادهاند و همواره اولین هدفشان تأمین وحدت سرتاسری ایران و ایجاد دولت واحد ایران بودهاست؟ دولت صفویه از ترک زبانان اردبیل بهپا میخیزد و شاه اسماعیل تا پایش به تبریز میرسد خود را پادشاه ایران میخواند و نه پادشاه آذربایجان؟ اولین اقدام او جنگ با تركان عثمانی میشود؟ و خود وی و جانشینانش بهخاطر تمامیت ارضی و استقلال ایران با ازبكها و باز با تركهای عثمانی به نبرد بر میخیزند؟
چهگونه است كه صفویهی آذریتبار، بدون دودلی، پایتخت خود را از اردبیل به تبریز و از آنجا به قزوین و سرانجام به اصفهان منتقل میكند و شاهعباس از اصفهان است كه نصفجهان میسازد نه از اردبیل یا تبریز؟ و تمام هموغم او سرافرازی ملت ایران است نه یك ایالت و قوم خودی؟
رفتار و هنجار قبایل افشار و قاجار نیز بر همین روال است. نادرشاه از خراسان و آغامحمدخان قاجار از استرآباد برخاستند و در تاریكترین لحظات تاریخ ایران، تا دم مرگ در راه استقلال و برای حفظ تمامیت ارضی ایران جنگیدند و عجبا كه قاجار نیز تهران را پایتخت خود قرار میدهد و دچار وسوسهی موهن و واپسگرای محلیگری و قومگرایی نمیشود؟ كریمخان زند لُرتبار، پایتخت خود را شیراز قرار میدهد و نه بروجرد. خود را وكیلالرعایای ایران میخواند نه لرستان؟ پاسخ همهی آنان بیگمان، در بازتاب احساس تعلقشان به ملت ایران است. مردان بزرگ ما، علیرغم عشق به هویت قومی و ایلیشان، خود را متعلق به ایران میدیدند و نه به یك قوم خاص و معیّن!
حال چه شده است که برخی افراد در آستاده قرن 21 که همه کشورها پیش به سوی اتحادی منطقه با یکدیگر می روند - بازیچه سیاستهای انلگستان شده اند و دست به نوشتن مقالات قوم گرایانه و واپسگرا و زبان محوری می زنند . اینان افراد به دنبال جمع آوری مشاهیر برای شهر و قوم خود هستند نه برای کشورشان و نه برای منطقه شان . به زبان محلی خود می اندیشند نه به زبانی که 70 میلیون فقط در داخل ایران و میلیون ها نفر دیگر در فلات ایران به آن سخن می گویند . برخی از این افراد که در اجرای سیاستهای استعماری بیگانگان ناتوان مانده اند امروز سخن از فدرالیزم برای کشوری می زنند که هزاران سال است دوش تا دوش یکدیگر ایستاده اند
پس حال باید بررسی نماییم که به راستی معنی حقیقی ملیت و قومیت چیست ؟
هر ایرانی که معنی درست و حقیقی این دو واژه را درک کند بدون شک کوشش و تلاشهای گسترده خود را معطوف ایران قدرتمند و مرزهای حقیقی ایران بزرگ خواهد کرد و دقیقا عکس آن نیز صادق است . به صورتیکه اگر معنی درست قومیت و ملیت را نداند برای نابودی ایران و تمدن ایرانی کوشش میکند . امری که به ظاهر ممکن است به چشم مهم نیاید ولی نکته ای بسیار پرمعنی و مهم است . کوروش بزرگ به راستی می دانست که اگر در طول سالهای حیاتش دست روی دست بگذارد بدون شک بیگانگان از همه سوی بر کشورش یورش خواهد آورد . به همین روی اتحادیه بزرگ و شگفت انگیزی از سرزمینهای ایران بنا کرد و دست متجاوزانی که هر ساله ایران را مورد تاخت و تاز قرار می دادند کوتاه کرد . اتحادیه ای بر پایه انسان محوریت , بر پایه احترام بر ادیان هر منطقه , آزادی زبان و گویشهای برای هر منطقه و پیشرفت و ترقی روزافزون برای ملت ایران که متاسفانه امروز در قرن 21 کمتر شاهد آن هستیم . دست یافتن به اتحادیه و مرزهای ایران بزرگ در روزگار امروز غیر واقعی به نظر می رسد . ولی تشکیل اتحادیه اقوام ایرانی امری ضروری و ممکن است . پیش از تشریح این اتحادیه بزرگ اقوام ایرانی نیازمند بررسی واژه ملیت و قومیت هستیم تا برای این سخن سند ارائه دهیم :
ملت : واژه Nation به معنای ملت – از واژه لاتین Natus به معنای تولد گرفته شده است . به این معنا که ملت به خاستگاه و ریشههای و بهطور كلی تبار مشتركی دلالت دارد، بهگونهای كه این تبار، از جمعی پراكنده، كالبدی واحد پدید میآورد . به مجموعه افرادی ملت گفته می شوند که با یک پیشینه نژادی تشکیل یک کشور واحد می دهند . پس زبان , گویش , آداب و رسوم و نوع لباس پوشیدن هر منطقه هیچ ارتباطی با ملیت ندارد . هرزگاهی در رسانه های ماهواره ای شنیده می شوند که به جای استفاده از واژه اقوام از ملت استفاده می شود . برخی از این افراد که با القاب استاد و دکتر و متخصص تاریخ چنین سخنانی می گویند یا فاقد هرگونه دانش کافی برای سخن گفتن هستند یا وسیله ای در دست بیگانه می باشند . برای مثال میگویند ملت آذربایجان , ملت خوزستان , ملت کردستان . واژه ملت برای کردستان امری غیر واقعی و حتی مضحک است . این افراد خواسته یا ناخواسته راهی را می روند که انگلستان در جستجوی آن بود تا برای اقوام ایرانی ملیت سازی کند و کشورهای جعلی و کوچک بسازد . کرد , فارس , لر , بلوچ , آذری و . . .همگی از دیدگاه پیشینه نژادی آریایی هستند . زبان ایرانی پهلوی در آذربایجان , کردستان , بلوچستان همگی در کتب تاریخی بارها و بارها ذکر شده است . نژاد آریایی اقوام ماد که امروزه کردستان و آذربایجان را تشکیل می دهد نشان از یکی بودن این اقوام ایرانی دارد . پس به کار بردن واژه ملیت برای این شهرها 100% غیر واقعی است . پیشینه نژادی همه این شهرها از نسل آریایی های کهن ایران زمین گرفته شده است .
اقوام : به مجموعه افرادی که در هر منطقه دارای اشتراک زبان ( گویشها و لهجه های مختلف ) , شیوه لباس پوشیدن و فرهنگ خاص منطقه ای هستند قومیت گفته می شود . قومیت های مختلف که دارای پیشینه نژادی یکسان باشند تشکیل ملت را میدهند . پس گویش خاص هر منطقه , شیوه لباس پوشیدن , آداب و رسوم همگی نشان از اشتراک قومیت آن منطقه دارد . در تمامی واژه نامه ها و فرهنگ نامه ها به راحتی می توان بر این ادعا پی برد . اقوام آریایی ایران که فلات گسترده ایران را برای مسکن خود انتخاب نمودند به دوازده قسمت عمده تقسیم شدند که نام برخی از آنان در اوستا آمده است : در فرهنگ دهخدا آمده است آری یا آریا نام ایالات قدیم ایران بوده است و نام کرسی آن در قدیم آرتا کوآنا بوده است . اسکندر گجستک شهری به نام اسکندریه آره ایا در کنار رود هری رود بنا کرد . ( در اطراف هرات امروزی )
مولانای بلخی فیلسوف ایرانی و پدرعرفان جهان :
همزبانی خویشی و پیوندی است مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از همزبانی خوشتر است
استاد شهریار پیرامون تفاوت گویشهای ایرانی چنین گفته است :
اختلاف لهجه ملیت نزاید بَهر کس ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق ترا گفتند ایرانی نئی صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران ، به حرف ناکسان از ره مرو جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
هیچگاه تکلم به یک زبان ، از متکلمان به آن زبان ، «ملت» نساخته است این یک قانون کلی است و نمونهء روشن و مشهور آن زبان انگلیسی است که در 5 قارهء جهان در کشورهای گوناگون متشکل از ملت ها و اقوام و نژاد های گوناگون به آن تکلم می شود اما هیچ کس این انگلیسی زبانان را «ملتِ انگلیس» خطاب نمی کند . هندیان ( که طی چندین قرن زبان رسمی شان فارسی بود و اکنون انگلیسی زبان شده اند) ، جزو ملت هندند و هنگامی هم که به فارسی سخن می گفتند هندی بودند و افریقای جنوبی ها از ملت آفریقای جنوبی هستند و استرالیائی ها و کانادائی ها جزء ملت استرالیا یا کانادا به حساب می آیند . پس همین انگلیسی ها با ایجاد چنین گروهایی ( پان ترکیسم , پان عربیسم و جندالله ) برای خاورمیانه در تلاش برای غارت تاریخ و تمدن و ثرمایه های ملی و مانع شدن از ایرانی بزرگ و قدرتمند هستند . با نگاهی به 200 سال اخیر همگی پرسشهای گنگ در اذهان ملت ایران پیرامون این قضایا پاسخ داده می شود :
پس حال پرسشی در ذهن هر ایرانی مطرح می شود که چرا امروزه اقوام ایرانی در ایران خود زندگی نمیکنند ؟ پاسخ :
1 ) حمله انگلستان به بلوچستان ایران و اشغال این منطقه و سپس جدا کردن بلوچستان ایران و اتصال آن به پاکستان در حدود 150سال پیش . جدا شدن بخش زیادی از اقوام آریایی بلوچ ایران توسط انگلیسی ها .
2 ) حمله انگلستان به هرات ایران در زمان ناصر الدین شاه قاجار و سپس اشغال این شهر همیشه ایرانی و اتصال آن به افغانستان .
3 ) تقسیم نمودن ایران به دو قسمت شمالی و جنوبی , قسمت شمالی در دست روس و قسمت جنوبی برای چپال نفت ایران در دست انگلستان .
4 ) حمله ترکان عثمانی به خاکهای ایران و سپس اشغال شهرهای همیشه ایرانی کردستان و سپس 3 تکه نمودن آن بین عراق و سوریه و ترکیه . که البته بیش از دوره قاجار عملی شد . امروزه نیز نفت بیکران کردستان عراق که از مرغوب ترین نفتهای جهان است توسط انگلستان و آمریکا به یغما می رود .
5 ) نبردهای گسترده ایران و روسهای اشغالگر و سپس تحمیل قرارداد ننگین ترکمانچای و گلستان و اشغال شهرهای آریایی ایران منجمله : سمرقند , بخارا , بلخ , تاجیکستان , ایروان , گنجه , باکو , ارمنستان , گرجستان , داغستان و مرو و . . .
6 ) حمله اتحادیه عرب , انگلستان , آمریکا و فرانسه بر ضد ایران در نبرد نابرابر 8 ساله ایران و عراق برای تجزیه شهر مملو از نفت خوزستان ایران زمین , فروش اسلحه های پوسیده و قدیمی خود به ایران و عراق و سپس عقب نگه داشتن حداقل 20 ساله ایران که همیشه ابر قدرت منطقه خاورمیانه بوده است و درگیر نمودن ملت ما را با جنگ ویرانگر برای رها کردن پیشرفت و قدرت گرفتن دوباره .
7 ) آخرین این موارد استعماری نیرنگهای انگلستان برای جدا کردن بحرین ایران در حدود 40 سال پیش بود . انگلستان با هزاران فریب و نیرنگ و درخواست از جوامع بین المللی ایران را در تنگا قرار داد تا در نهایت جزیره مملو از ثروت بحرین از ایران جدا شود و انگلستان با خیالی آسوده به مروارید ها و نفتهای بیکران بحرین دست درازی نماید . جزیره ای که همیشه ایرانیان و بخشی از اعراب در آنجا ساکن بودند و زبان پارسی نیز آنجا رونق بسیاری داشته است . بیشتر . . .
نويسنده: مانیا تاريخ: 4 آبان 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory->
لينک به
اين مطلب